اعتماد به خدا کوه هارا کوچکتر نمیکند بلکه صعودمان را راحت تر میکند.

۱۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

بسیج

سلامی چو بوی خوش آشنایی

اگر چه به دلیل درد مهره های گردنم توان نوشتن ندارم ولی گفته بودم مینویسم و خلف وعده بود حداقل نبست به خودم

تشکل بسیج

بسیج لشکر مخلص خدا !؟

در این عبارت هیچ شکی نیست که تمام افراد بسیج افرادی پاک و مومن هستند و برای آرمان های بسیج میجنگند و تنها برای خدای خویش دست به جهاد دارند و درود خدا بر بسیجیان واقعی

امروزه کار بسیج در این میدان های سخت و نفس گیر کاری بس دشوار و غیر قابل آزمون است ومهارت های خاص و ایدولوژی های جدیدی را میطلبد که در برابر این دشمنان آشکار و پنهان تمام قد بایستد ودر برابر آنها خودنمایی کنند و بگویند که ما هستیم  ، این ما هستیم ها ، باید از آن نوع  باشد که دیگران با رعب و وحشت به آن بنگرند نه طبلی که به صدا در آید و دیگر کاری از پیش نبرد

امروز بسیج وظیفه اصلی آن به زیر یک پرچم فراخواندن همگان برای داشتن زندگی اسلامی در راستای سعادت و خوشبختی است نه متفرق ساختن افراد ؛ و معرفی کسانی که میتوانند الگو باشند و آنها را در ذهن خود بت کرده ایم و در ذهن دیگران بیگانه ، امروز ملت ما به شهدا و خانواده آن ها نگاهی سرشار  از تنفر نگویم  از آن کمتر و یا حداقل آن این است که به آنها بی اهمیتند و چه بسیارند کسانی که می گویند " خیری نیست ، شر مرسان" اینان کسانی هستند که در کنار یکدیگر مینشینند ولی با دیدگاه های متفاوت و در بزرگسالی همین ما بسیجیان هستیم که از اوضاع بد جامعه مینالیم و آن هم نیمکتی های ما میگویند که بنگر جامع نگری را که از اول راهم را درست انتخاب کردم و دیگر جوابی نیست در حالی که میدانیم که راه ما همان صراط مستقیم است

اما چکونه پیش می آید ، امروزه معدود کسانی یافت میشوند که هم جهادی بیاندیشیند و هم عقلی ، امروزه جنگ بین ایدولوژی هاست ونباید فقط در جبهه حق جهادی اندیشید و خدمتی که نمیکنیم  هیچ ، بلکه باعث شویم شکست در چند قدمی ما گام بگذارد ، جامعه کنونی که دیگر جامعه نیست بلکه جنگ است بین الهییون ، کمونیست های به ظاهر شیعه! ، ماتریالیسم های ربا خوار به ظاهر دین دار ، رئالیسم ها و ایده آلیسم ها و ... و تفاوت این عناوین در ایران با جوامعی که این ها در آن متولد شده اند در این است که اسلام را منعطف و آن را پراگماتیسم پذیرفته اند و این همان مورچه است و داستانش  ، کار در چنین جامعه ای است که جهاد را سنگین میکند و باید برای نفس کشیدن هم ایده داشت و نوعی وسیله باشد برای جنگ، جهادی صرف کار کردن در این وضعیت یعنی شکست اما نباید فراموش کرد که خدا نیز کمک خواهد کرد همانطور که در مدت های بسیار انسان را تنها نگذاشته است اما این را به یاد داشته باشیم که اگر خدا خواسته اش این بود که در میدان ها همواره حق پیروز باشد و انسان  ها از شکست ها و پیروزی ها عبرت نگیرد ، این دنیا را ، عالم اسباب و مسببات قرار نمیداد .

تفکر همواره در طول زندگی انسان کاربرد کمی داشته است و در بسیاری از موراد اصلا کاربردی نداشته و واضح تر بگویم ، هرکسی که با قرآن اندکی آشنایی داشته باشد متوجه خواهد شد در چه تعداد از آیات عبارت " لایعقلون" استفاده شده است و این حرکت نیز در قرآن بی دلیل نیست ، اما خوب بیاندیشیدم و خوب بنگریم که طرف مقابل جبهه حق بهتر میاندیشد و بهتر از این موهبت الهی استفاده میکند ولی غافل از آنکه " ومکرو مکر الله و الله خیر الماکرین " .

امروز ما مسئولیم به انجام تکلیف اما نه تکلیفی که بنا بر احساس وظیفه ای باشد که از امیال ناشی میشود بلکه باید جایگاه عقل را دریابیم

پایان خوبی ندارم که بگویم ولی عبرت بگیریم از احساسی جهاد کردنمان بدون حضور عقل ، حداقل به 35 سال اخیر بنگریم که در متن این انقلاب چه اشتباهاتی را مرتکب شدیم


والسلام./

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد روان

تحت تاثیر :)

سلام بر همه

قصد داشتم در مورد دو مبحث مطلب بنویسم و به گونه ای ذهنم رو از این دو موضوع یه خورده خالی کنم ، بسیج و ماتریالیسم امروزی .

متاسفانه یکی از ویژگی های من اینه که با دیدن فیلم خیلی تحت تاثیر قرار نمیگیرم و  عموما در فیلم به موضوعات مهم و خیلی ریز فک میکنم ولی امشب با دیدن فیلم شیار 143 یه خورده نظرم و ویژگیم عوض شد ، فیلم خوب  و بسیار لذت بخش و قابل تحسین و به دور از تخیلات و برخی باور های الکی و پایانی که در زیبایی کم نداشت.



مادر ! کلمه ای که شاید بشود در این فیلم اندکی ، خیلی هم نه ، بشه درک کرد

من این فیلم رو تحسین میکنم و البته نقد هایی هم وارده و البته معما گونه شروع کردن معمولا بد نیست./


امروز به یه مطلب از شهید مطهرری برخورد کردم که بد نیست اینجا هم بگیم

اولین خاصیت ایمان این است که برای انسان آرمان به وجود می آورد

و خاصیت آرمان این است که کوشش ها را از پراکندگی نجات میدهد

و تمام وجود انسان و تمام نیرو انسان جهت پیدا میکند .

جهت !!!! همین

و السلام ./

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد روان

چاپ نشد

سلام دوستان

چند روز پیش بهم خبر دادن که مطلب ذیل به دلیل برداشت سیاسی توانایی چاپ نداشت ، منم در جواب گفتم که زیر مطلب بنویسد به خدا نیت نویسنده اجتماعی است .  :-D

 . . .

به نام خدا

اکنون که در خیابان های شهر قدم بر روی افکار بی انتهای تفکرات می گذاری ، هزاران مساله با هم و در میان هم و کاهی در آغوش هم فکر را که هیچ بلکه قدم هایمان را نیز آزار می دهد . شاید گفتن از نگفتن ها کاری دشوار و بس خطرناک برای ذهن باشد ، اما نگفتن برای درد های وجود آدمی اثراتی تسکین ناپذیر به جا خواهد گذاشت و نگفتن ها تنهایی می آورد و گفتن ها هم فکر و در میان این گفتن ها شاید میشی گرگ صفت قرار بگیرد و چون آتشی باشد بر انبار کاه.

شاید از بهمن 57 چیزی به یاد نداریم ولی به یاد داریم چه شد و به یاد داریم برای چه ، و مهم تر از آن ، این است که به خوبی برای ما روشن است

امروز خیابان های شهر نماد تفکری است که در عقل و سینه های برخی از مسئولان قرار دارد و چه آینه زیبایی است  ، بهمن همواره ماهی است که به آن افتخار کرده ایم و بهای وصلش جان بوده و جان هم داده ایم و اگر باشد باز هم قدم پیش میگذاریم . متاسفانه امروز خودنمایی و نشان دادن این ارزش پوچ  بیداد کرده و همه برای به دست آوردن سهمی از جامعه از حق های فراوانی میگذرند .

گفتن مسائل کوچک مقدمه ای برای گفتن آنچه که پنهان است ، تبریک گفتن ها با بیت المال علم کردن امروز چیزی غیر قابل انکار است ، در این قرن که در تعدد ادارات باید  بازار شام را مثال زد و شاباش گفتن های این غرفه داران با علم کردن این بنرهای امروزی که هرکدام در علم کردنشان سریع تر باشد در میان خود سربلند تر است باعت ایجاد تفکری میشود که همگان به آن آگاهیم و البته باعث تعجب گذشتگان و فرزندان ما خواهد شد و به خوبی میشود فهمید که جریان به کدام سو خواهد رفت و در آینده چه خواهد شد چیزی که در این میان روشن است این است که هدف امام در 15 سال جنگ که مژده پیروزی آن در بهمن ماه داده شد آن چیزی نیست که اکنون در فکر و اندیشه این غرفه داران است و باید گفت  که همه میتوانیم اهداف الهی را بر نیزه خیانت و دورویی کرده و از آن برای خود سود برد و به خیالی خام جرعه ای آب نیز برای راحتی بنوشیم اما هموراه باید شکافی از تفاوت میان عده ای باشد .

و اگر به خود بیاییم و با خود بیاندیشم و به جامعه بنگریم و از دیدگان خودبه درستی استفاده کرد خواهیم فهمید این ، آن جامعه نیست.

والسلام./


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد روان

دروغ ، خوش مشتری است

سلام دوستان

سلامی چو بوی خوش آشنایی . . .

از باب دروغ گفتن شاید خطراتی داشته باشد ، نه خطراتی که مشکل آفرین باشد ولی گاها از دوزغ های خودمان رونمایی میشود که البته گاها ناخواسته و گاهی هم ناخواسته خواسته . ( مزاح)

دروغ  وارد خون جامعه ما شده است و اکنون تعداد کثیری از ما ، بخصوص ما ایلامی ها که البته در خون ما فعلا فردی نونهال است ولی کودکی زیرک که از خصوصیاتش چه بگویم که همه ما از دیپلمه به دنیا آمدن کودکان جدید آگاهیم که برخی الحمدالله لیسانسه هستند ، تحت لیسانس والدین .

امروز بسیاری به راحتی لب به دورغ باز میکنند و عده زیادی را به خیال خود ساخته اند ولی بدانید در این دنیای ما اگر هیچ چیزی حاکم نباشد یک قانون پا برجاست و نه برای دروغ بلکه همه را شامل است و آن چیزی نیست جز " کنش = واکنش "

اگر خوب بیاندیشیم و بفهمیم این قانون چیست بر بسیاری از کارهایمان که در طول روز جاری هستند واقف میشویم و ریشه بسیاری از مشکلات ایجاد شده و پیش آمده را میابیم ، اگر این قانون را درک کنیم به مردم دروغ نمیگوییم آن هم در دهه جشن و پیروزی ، اگر این قانون را درک کنیم دیگر به راحتی تن به هر ذلت و یا غروری نمیدهیم چرا که باید منتظر پاسخش بود ، ماده باوری ( ماتریالیسم) را تبلیغ نمیکنم بلکه حقایقی میگویم که در آینده ای نه چندان دور با آن برخورد خواهیم کرد

اگر این قاون را درک کرده باشیم به راحتی مادی گرایی نمیاندیشیم که منتظر هم سنخی باشیم که در برابرمان همان رفتار را داشته باشد

نمیدانم سرش چیست که واقعیاتی را  عقل پذیرفته و احساس نیز میپذیرد عملی نمیکینم و به سراغ دیگری میرویم

نمیدانم سرش چیست این سر درگمی های و بی حرفی های بیخود

نمیدانم سرش چیست این مقدار تاکید خدا : " اکثرهم لا یعقلون"

سرش را نمیدانم . . .


دوستان از تاخیر ها و کاتوره ای نوشتن ها پوزش

دوستان از تند رویی های الکی پوزش

دوستان از بازی با کلمات و سری کاری های مفهوم پوزش

دوستان از دروغ ها پوزش

و پوزش از تو که نشد

و پوزش از تو . . .


والسلام./

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد روان

آیین نامه بتن ایران

سلام دوستان

از آنجایی که از درس تکنولوژی بتن شانس نمی آوریم میتوانید با کلیک بر روی آیین نامه بتن در ذیل مطلب آن را دانلود کنید


آیین نامه بتن ایران  (ABA)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد روان

ده روز = دهه

سلام دوستان

با عنوان دهه مشخص است که برای چه موضوعی مینویسم

امروز آغاز همان روزی است که به همگان نشان داده شد که سرانجام مقاومت و جنگ برای خدا پیروزی است ، چه در اهداف شخصی چه در اهداف اجتماعی.

چند روز پیش مقاله ای برای یکی از هفته نامه ایلام نوشتم که به احتمال بالایی توانایی چاپ آن را ندارند ولی اینجا به مضامینی از آن اشاره ای میکنم.

امروز آغاز دهه ای است که سیر ایران و ایرانی عوض شد و راهی شد به سوی آزادی و حکومتی که انتهای آن متصل به حکومت الهی و باقی.

از این دهه گفتن و از این دریای معرفت و عرفان اجتماعی حرف زدن کار من نیست ولی از این پیروزی حرف زدن و از امام نگفتن کاری عبث است و بیهوده .

خوشا به حال ما که امام را داریم چه اکنون و چه قبل از آن ، از خمینی حرف زدن و حرفایش و همین فکر کردن برای یادآوری حرف هایش در ذهن ، بسیار لذت بخش است و سخت قابل تامل ، ادبیات ساده امام در سخنرانی ها  و قاطعیت ها و کلمات بکار برده شده بسیار ماهرانه و زیرکانه بودند و این ادبیات ساده که بسیاری بدون تحقیق آن را در شان حاکم نمیدانند به ادبیاتی پیچیده در کتب و تالیفات ایشان تبدیل میشود که درک و فهم وحتی خواندن کار هرکسی نیست و من عاجز .

ولی این را به خوبی میدانم که او واقعا روح خدا بود و روح خدا باقی ماند!

من به دو اتفاق در انقلاب اسلامی و در رهبری امام خمینی اشاره میکنم : اول از حرکت امام و برخورد امام با فرستاده رهبر شوری سابق که چگونه او را خار و ذلیل کرد و نشان داد که ما انقلابی جوان و یا حتی کودکیم در معادلات شما ولی پشت پرده این انقلاب شکست ناپذیران ما قرار دارند و حرف امام به وقوع پیوست و شوری متلاشی . دوستان شاید همه شما آن حرکت امام که در مقابل نماینده شوری برخواستن را دیده باشید اما بر این حرکت تاملی کوتاه داشته باشید  و درک کنید که شد و آن زمان است که احساس افتخار عجیبی یا بهتر بگویم حس عجیبی در شما ایجاد میشود.

اما اتفاق دوم که کوتاه میگویم ، طبس ! چه شد در طبس ؟ چگونه امام میگفت که آن شن ها را که باعث نابودی آن ارتش آمریکا شد خدا فرستاد! واقعا پشت پرده حرف های امام چیست و یا کیست ؟ مگر خدای من و امام با هم فرقی دارند  و یا رفتار های من و امام با خدا فرق دارد ؟!

میخواستم از این 35مین سالگرد پیروزی بگویم یا بهتر بگویم 35مین دهه فجر که در آن چه خواهد شد . اما شاید گفتن آن اندکی سخت و به نوعی توهینی باشد به مطالب و اسم های مذکور در فوق و از آنها خواهیم گذشت ولی بدانیم که امروزه که برخی از مسئولان تنها دروغ را تحویل این ملت می دهند و حرف هایی میزنند از موفقیت ها ، ماندگار نخواهند بود و خواهند رفت و خوب باید بدانند که "جمهوری اسلامی ایران " خواهد ماند و سرانجامش به حکومت خدا منتهی است  ، برای حرف هایش تا کنون مثال نقضی نبوده و نخواهد بود.

روزگارتان خوش

دهه فجر مبارک

والسلام

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد روان

شنبه های الکی

سلام دوستان

حرفم را با این جمله شروع میکنم که : کودک نگران وعده بعدی غذای خود نیست چون به مهربانی مادر خود شک ندارد

در طول روز شاید عده ای از ما چندین بار با زبان رسا و شیوای خود با خدای خود گفت گویی داریم و همه بلاغیر این را میگویند که خدای من فقط تو لایق پرستشی و تنها تو را میپرستیم و فقط از تو یاری میجوییم

پاسخ بسیاری از شما و حتی خودم این است که خیلی حساس نشویم و خیلی دقیق به مسائل ننگریم در حالی که واقعا این چنین نیست اما ما به اموراتی خیلی حساس میشویم که بسیار دقیق و ریز باشند ولی رفتار ما که نقض کننده حرف خودمان نیز هست آنقدر ریز نیست که حساسیت بالایی بخواهد، آری اینگونه نیست.

اگر چند دقیقه به فکر فرو رویم و رفتارهای خود را دقیقا و بدون چشم پوشی بررسی کنیم و پشت پرده حرف ها و رفتارهایمان را نیز با آنها مورد بررسی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که بسیار فاصله گرفته ایم و بسیار نیز پشیمان خواهیم شد و نکته قابل توجه آن است که در برخی از این امور گره هایی عجیب وجود دارد که هرگز به آن ها و چگونگی رفع آنها فکر نمیکنیم و حتی اموراتی را که بسیار ساده میپنداریم اگر تصور کنیم که گره ای در آن ایجاد شود با چه مشکلاتی برخواهیم خورد و گاها تصور آن هم سخت وعجیب است اما  پشت پرده چیست؟ واین سهل کننده امور کیست؟!

چند روز پیش داشتم نگاهی به یکی از تفسیر ها داشتم که بسیار در مورد رحمت خاص و رحمت عام خدای متعال صحبت میکرد که شاید در این مورد نگویم بهتر است و امکان دارد بدعتی ایجاد شود ولی این را در کل بگویم واقعا عجیب و قابل تامل که گاها این رحمت عام که خدای متعال به همگان دارند از کافران تا مشرکان و ... میتواند رحمتی خاص برای آن مخاطبان خاص خدا باشند .

همه میدانیم که خدا صادق الوعده است ، خودمانی بگوییم خوش قول است ومطمئنم  اگر چه بسیار گناه آلودیم ولی به پاس بعضی ازاعمالمان که متناسب با آنها وعده هایی داده ، در زندگی اتفاقات خوشحال کننده ای برایمان به وقوع خواهد پیوست؛ سعی کردم که منظورم را به راحتی منتقل کنم

امیدوارم اندکی تامل کنید ، خدا را شفاف تر ببینیم


والسلام./

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
میلاد روان

روزگار نوین

سلامی چو بوی خوش آشنایی

امروز بر آنم بگویم از روزها و حرف هایش

رویای صادقه  یکی از دوستان باعث شد که دکمه ها را بفشارم و بنویسم از روزگار

خواب دیدن که من مرده ام و در حال برگزاری مراسم خاکسپاری هستند که بعد از آنکه مراسم تمام میشود و من به جایگاه اولیه خودم بازمیگردم ناگهان اطراف قبر آتش گرفته و صدای مهیبی هم به همراه دارد و یکی از بستگان هم که در حال گریه کردن است آتش میگیرد

خواب عجیبی است و البته بسیار پند آموز و حقیقت را بگویم ستون های بدن و روحم را لرزاند و اندکی به خود آمدم که بله بنگر در کجای کاریم

بنگر در کدامین وادی قدم گذاشته ای و در چه حالی! به احوالاتت رسیدگی کن و بفهم وضعیت کنونی خویش را که در چند قدمی یار هستی یا بهتر بگویم چند قدم به سوی یار قدم گذاشته ای !

ناگهان همان شعری که آن را در بسیاری از محافل نقل میکنم به خاطرم آمد که آیا واقعا در مضمون شعر صادق هستم یا نه !

حقیقتا این حال روز همه ماست

خدا در زندگی ما بسیار غریب است از خیلی ها غریب تر

خدا دیگر آن دوست همراه همیشگی نیست ، او همراه ماست ولی ما همراه او نیستیم

شاید برخی ها حرف را قبول نداشته باشند ولی اندکی در جامعه خویش تامل کنیم میبینم وضع چگونه است وهیچ یک از ما قدمی برای بهبود بر نمیداریم و نشسته ایم و منتظر کسی که جامعه را اصلاح کند و البته خودمان نیز با جامعه همراه میشویم وبعد خود را یار و رفیق موعود مینامیم ولی باید بدانیم که سرورمان ، مولایمان ، امیدمان ، شاید نگاهی هم به ما نیانداز . شاید گفتم که شاید یکی از یاران بخواند

بنگریم و بفهمیم

بشنویم و بفهمیم

بگوییم و بفهمیم

و بفهمیم . . .

و به یاد داشته باشیم که در جامعه ناسالم نباید انتظار داشت سالم ها تربیت شوند 


والسلام ./

موافقین ۲ مخالفین ۰
میلاد روان

عفو کن خدای من

خدایا ببخش مرا به خاطره آن مطلب هایی که بخاطر تو ننوشتم

ببخش مرا به خاطره کامنت هایی که تو در آن نبودی

ببخش مرا از اینکه با مطلبم بنده ای را از خدا دور کرده ام

ببخش مرا که میتوانستم با اطلاع بیشتر بنویسم اما کم کاری کردم

ببخش مرا که وقتی مطلبم پرنظر و یا وبلاگم پر بازدید شد گمان کردم که از سعی تلاش خودم است و تو را فراموش کردم.

ببخش مرا که در وبلاگی مطلبی به چشمم خورد که تو در آن بودی ولی در آن تأمل و درنگ نکردم

ببخش مرا به خاطر اینکه به دوستی در وبلاگی بی ادبی و یا بی اعتنایی کردم

ببخش مرا به خاطر اینکه شکر این نعمت را بجا نیاوردم

ببخش مرا برای اینکه بدون قصد قربت و بدون وضو پشت میز کار نشستم

ببخش مرا که گاهی اوقات به جای وظیفه و تکلیف به سلیقه خود نوشتم و نظر گذاشتم

خدایا من را ببخش که کلبه ام آماده پذیرایی از حضرت ولی عصر (عج)نبود چرا که برای خود مینوشتم نه برای او...

خدایا از (تو) نوشتن را به من آموختی (برای تو) نوشتن هم به من بیاموز که چه سخت و چه شیرین است (برای تو) نوشتن..

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد روان

برای دوستانی که آزمایشگاه فیزیک دارند

سلام دوستان
کسانی که آزمایشگاه فیزیک دارند این ترم میتوانند گزارش آزمایشاتی را که در ترم قبل به استاد تحویل دادم رو دانلود کنند
سعی کنید تغییراتی را در آن ایجاد کنید
به اطلاع دوستان میرسانم که این درس رو با نمره 17 پاس کردم
تمام./

اندازه گیری
قرقره
آونگ
چگالی
فنر
تعیین چگالی آب
گرما سنج
انبساط خطی
۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
میلاد روان