به نام خدا

سلام دوستان عزیزم

این شماره اول از بیان ویژگی نسل ما و مشکلات ما و هادیان ما

تبریک میگم فرارسیدن ماه رمضان ، ماهی تمرین مشکلات جسمی و اگر شعور داشته باشیم مشکلات و دغدغه ها و درگیر ها فکری اگر هم نداشته باشیم جای نگرانی نیست همه از یک کوزه آب مینونسیم و کوزه ای که شرح حالش را خواهم گفت که از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت .

اما قبل از شروع بگویم که از تابستان مثلا آزادمان خوب استفاده کنیم که بتوانیم در آخر به راحتی حسرت بخوریم نه به سختی

از کجا شروع کنم یا از چه سوالی ؟ اما بهتر است با سوالی ساده ولی متفاوت در جواب هر شخص شروع کنیم که ایدولوژی هر کدام از ما برای زندگی چیست ؟ هدف ما از زندگی چیست و برای چه کاری است که هر روز با همه در ارتباطیم و برای چه کاری در جنب و جوشیم ،حواب ها متفاوت است ولی زیبا ، جواب هایی که گاهی نمیتوان از آنها به راحتی گذشت چرا که گاهی زیبایند و گاهی جذاب و گاهی قابل تاملند و گاهی حسرت آور ، اما شفاف بگویم که هرجوابی که بدهیم از کسانی که هیچ جوابی ندارن بهتر است .

به قضد خاصی نمینویسم البته نمیشود که با قصد خاصی ننوشت حتما قصد هایی وجود دارد ولی نه سیاسی بلکه تنها هدف جمع های خودی است که گاهی سیاسیون رو هم در برمیگیره البته حرفم سیاسی نیست ولی خب همه در یک جامعه در حال زندگی هستیم و باهم در حال گفت وشنودیم وگاهی هم دعواهای  الکی .

کاهی باید حقایق را در کارتون های تلوزیونی یافت ، یاد دارم در یکی از آنها این عبارت را شنیدم (فک کنم عین عبارت باشه) : " من یکی دیگه رو دوس دارم اون نمیفهمه ، اون من رو دوس داره من نمیفهم ، در کل یک مشت نفهم دور هم حمع شده ایم وتشکیل اجتماع را داده ایم" این دروغ نیسنت بلکه حقیقتی است تلخ البته تعمیم آن تلخ تر است و بر خلاف اصل جمله دیگر هیچ شیرینی خاصی ندارد ، اگر بخواهم تعمیمی از اجتماع زندگی امروزه است بنویسیم نمیشود چرا در پایان تعمیم عبارت استفاده شده را عده ای توهین تلقی میکنند و عده ای هم بهتان و عده ای هم ما را سیاسی میخوانند.

نسل ما در حال رشد در چنین جامعه است که فردای یک مملکت را در دست دارد ، حال کاری ندارم که در کجای زمین قرار است مملکت را در دست بگیرد ولی باید همه ما بدانیم که فردا را به دست چه کسانی بدهیم و مثال نقضی باشیم از حرف تکراری "تاریخ تکرار خواهد شد" .

البته دست خودمان هم نیست ، گاهی مجوریم دروغ بگوبم ، خر بپنداریم ، از همه مهم تر ماتریالست و یا از همه بدتر پراگماتیست های باشیم که بخواهیم البته سیاسی رو ، شاید آینده ای سکولار در دستان ما ، در قسمت دوم

والسلام